
چرا فناوری های جدید و محصولات آن شکست میخورند؟
- اخبار اپل
- مطالعه 7 دقیقه

با انتشار خبر معرفی گجت هوش مصنوعی AI Pin شرکت Humane در چند ماه گذشته، این گجت با شور و اشتیاق قابل توجهی از سوی کاربران روبرو شد. همانطور که مشخص است با فناوری های جدید روبهرو هستیم و با این حال، جای تعجب نیست که نقدها و بررسیهای اولیه منتشر شده در مورد گجت هوش مصنوعی AI Pin شرکت Humane، عمدتاً لحنی منفی به خود گرفتهاند. عملکرد این دستگاه از نظر سرعت پردازش بسیار کند بوده و در انجام بسیاری از وظایف ابتدایی نیز با چالشهایی روبرو میشود. علاوه بر این، گزارشهایی از توهمزنی و عدم وجود برخی از قابلیتهای کلیدی در این محصول به دست رسیده است.
با وجود این، لازم به ذکر است که به نظر میرسد برخی از این مشکلات ذاتی نبوده و ناشی از محدودیتهای فعلی فناوری در این زمینه باشند. با این حال، انتظار میرود که پیشرفتهای آتی در طول سالهای آینده، شاهد ارتقا قابل توجهی در عملکرد این دستگاه باشیم. (شایان ذکر است که برخی از نواقص موجود، ناشی از عملکرد نامناسب شرکت Humane در طراحی و توسعه این محصول است. به عنوان مثال، کیفیت رباتیک صدای این دستگاه با توجه به پیشرفتهای چشمگیر مدلهای تبدیل متن به گفتار امروزی، توجیهپذیر به نظر نمیرسد.)
بررسی دقیقتر تاریخچه محصولات فناورانه، درسهای ارزشمندی را در خصوص عوامل موفقیت و شکست آنها به ما ارائه میدهد. برای مثال، میتوان به نمونههایی مانند اپل II، بلکبری و آیپاد اشاره کرد که با اتکا به فناوریهای پیشرفته (برای زمان خود) و علیرغم محدودیتهای آشکار، به موفقیتهای چشمگیری دست یافتند.
در مقابل، محصولاتی نظیر گوگل گلس، کنسول بازی ابری استادیا و دوربین لایتفیلد لایترو با شکست روبرو شدند. دلیل این امر چیست؟ چرا فناوری های جدید شکست میخورند؟
نقش سناریوی استفاده و کارایی فناوری های جدید
با انجام یک “تست ساده” میتوان به این پرسش پاسخ داد. در این تست، باید “سناریوی استفاده 10 برابری” که با قابلیتهای واقعی فناوری مطابقت دارد، مورد بررسی قرار گیرد. درس اشتباهی که میتوان از تجربه گجت هوش مصنوعی Humane آموخت، ناآمادگی کامل فناوری است. با این حال، به نظر میرسد این موضوع دلیل اصلی شکست این محصول نباشد.
محصولات موفقی نیز وجود دارند که با وجود محدودیتهای فناورانه، به موفقیت دست یافتهاند. کلید موفقیت در این زمینه، نهفته در دو عامل کلیدی است:
ارائه سناریوی استفاده قانعکننده و جذاب: علیرغم محدودیتهای موجود، سناریوی استفاده از محصول باید به اندازهای متقاعد کننده باشد که کاربر را به استفاده از آن ترغیب کند.
عملکرد مناسب فناوری: فناوری مورد استفاده باید به طور قابل قبولی وظایف مربوط به سناریوی مدنظر را انجام دهد.
گجت هوش مصنوعی Humane که AI Pin نام دارد در هر دو بخش مذکور با چالشهای جدی روبرو است. نگاهی به دیگر محصولات فناورانه که با شکست روبرو شدهاند، نشان میدهد که این موضوع، یک قاعده کلی به شمار میرود.
بررسی نمونههای مختلف
کامپیوتری مانند اپل II با وجود مشخصات فنی ضعیف، قیمت بالا و محدودیتهای فراوان، به واسطه نرمافزاری انقلابی به نام VisiCalc، تحولی شگرف در نحوه انجام محاسبات ایجاد کرد. VisiCalc در مقایسه با روشهای سنتی مبتنی بر کاغذ و قلم، کارایی را به طور چشمگیری (10 برابر، 100 برابر یا حتی 1000 برابر) ارتقا داد.
مکینتاش اولیه، پردازش متن و نشر رومیزی را به واقعیت تبدیل کرد. جایگزین آن در آن زمان، ماشین تایپ بود. به سختی میتوان تصور کرد که پردازشگرهای کلمهای اولیه مبتنی بر کامپیوتر، با وجود ابتدایی بودن، تا چه حد کارآمدتر از ماشین تایپ بودهاند.
بلکبری با وجود مشکلات خاص خود، به موفقیتی چشمگیر دست یافت. در آن زمان، تنها راه دسترسی به ایمیل، استفاده از کامپیوتر و اتصال dial-up بود. بلکبری با وجود ظاهر نه چندان جذاب امروزی، برای زمان خود، راهحلی کارآمد و جذاب برای دسترسی به ایمیل ارائه میداد.
مقایسه با نمونههای ناموفق
همانند گجت هوش مصنوعی Humane، گوگل گلس بعنوان یکی از فناوری های جدید فاقد سناریوی استفاده 10 برابری بود. صرفاً دریافت نوتیفیکیشن یا عکسبرداری از طریق عینک، به اندازهای جذاب نبود که کاربر را به استفاده از این دستگاه ترغیب کند! به خصوص با توجه به ظاهر نه چندان دلچسب آن. (در مقابل، عینکهای هوشمند پوشیدنی که ظاهری شبیه عینکهای معمولی دارند، با استقبال بیشتری روبرو شدهاند.)
مشکل اصلی استدیا در این بود که تنها سناریوی استفاده از آن، یعنی بازی کردن، دقیقاً همان کاری بود که کامپیوتر ها شخصی، ایکسباکس یا پلیاستیشن به طور موثرتری انجام میدادند. صرفهجویی اندک در هزینه بازی با استدیا، جبرانکننده مشکلات مربوط به تأخیر و فقدان کتابخانه بازی مناسب نبود.
دوربین Lytro با قابلیت تنظیم فوکوس پس از عکسبرداری، نمونهای از یک فناوری های جدید با کاربرد محدود است. علیرغم مزایای بالقوه، کیفیت پایین تصاویر، این فناوری را به ابزاری خاص و نه انقلابی تبدیل میکند.
تعریف رایج “برنامههای فوقالعاده” (killer apps) اغلب بر تکمیل سختافزار یا تکنولوژی تمرکز دارد. در حالی که این دیدگاه حائز اهمیت است، اما یک برنامه فوقالعاده باید 10 برابر بهتر از جایگزینهای موجود باشد تا انقلابی عمل کند. صرفاً ارائه یک راه حل جایگزین با قیمتی پایینتر یا کیفیتی مشابه، کافی نیست.
موفقیت هر برنامه یا دستگاهی وابسته به همپوشانی قوی بین ویژگیهای کلیدی آن و قابلیتهای تکنولوژی روز است. VisiCalc و آیپاد اولیه نمونههایی از این هماهنگی هستند. اتکا به سختافزارهای پیچیده یا رابط کاربری غیرقابل دسترس، مانع از موفقیت این برنامهها میشد.
چالشهای گجت هوش مصنوعی Humane با نام AI Pin
به نظر میرسد تیم Humane در طراحی پین هوش مصنوعی، این اصول را نادیده گرفته است. رقابت با گوشیهای هوشمند که از نظر کیفیت و کارایی برتری دارند، چالش بزرگی برای این محصول است.
تلاش Humane برای ارائه قابلیتهایی مانند پرسش و پاسخ صوتی کمتأخیر و تشخیص حرکات با استفاده از هوش مصنوعی، با محدودیتهای تکنولوژی فعلی روبرو است.
یک محصول AI Pin موفق در سال 2024 باید به عنوان یک مکمل برای گوشیهای هوشمند عمل کند. ارائه امکاناتی مانند دوربین، کنترل صوتی و پروژکتور، با تکیه بر هوش گوشی، میتواند این محصول را کارآمدتر و مقرون به صرفهتر کند.
همچنین وجود یک دستیار حافظه شخصی با قابلیت ضبط و تحلیل اطلاعات دیداری و شنیداری، میتواند انقلابی در زمینه یادآوری و جستجوی اطلاعات ایجاد کند. با این حال، دستیابی به این سطح از عملکرد به پیشرفتهای قابل توجهی در تکنولوژی نیاز دارد.
غرور و بلندپروازی بیش از حد تیم Humane در تلاش برای جایگزینی کامل گوشیهای هوشمند با اولین نسخه گجت AI Pin، عاملی کلیدی در عدم موفقیت این محصول بود. تمرکز بر ارائه یک راه حل 10 برابر بهتر و همسو با تکنولوژی روز، میتواند مسیر آینده این محصول را روشنتر کند.
نظر شما درباره فناوری های جدید و محصولات اون چیه؟